آنچه که بين سالهاي 331 ميلادي يعني اعلام رسمي دين مسيحيت تا سال 455 در جغرافياي سياسي امپراتوري روم شرقي ساخته و برپا شده باشد معماري بيزانسي گفته ميشود.
پس از آنکه امپراتوري وسيع روم به روم شرقي و غربي تقسيم شد «کنستانتين» شهر باستاني بيزانس (مقر روم شرقي) را بازسازي کرد و
آن را «کنستانتينوپل» (قسطنطنيه) نام گذارد؛
که استانبول امروزي ميباشد. اين شهر بندري اهميت تجاري خاصي داشت و
از تمدن چشم گيري برخوردار بود و با تمدنهاي روم، يونان، بابل، ايران و . در شرق و غرب در ارتباط بود و
ماحصل آن تاثير بيزانسي از هنر و معماري مشرق زمين است.
هنر معماري در بيزانس تا قرن 6 ميلادي تحت تاثير مسيحيت آغازين بود ولي با آغاز حکومت «ژوستي نيانوس» در قرن 6 ميلادي عظمتي شاهانه يافت او در هنر پروري همتاي کنستانتين بود و
آثاري را که وي مورد حمايت و تشويق قرار داد، همه شکوه و عظمتي شاهانه داشتند تا جايي که دوران فرمانروايي او رابه حق نخستين عصر طلايي هنر امپراتوري روم شرقي نام گذاري کردهاند.
بايد به اين نکته اشاره نمودکه بهترين گنجينه يادگاري «نخستين عصر طلايي» اکنون در خاک ايتاليا که در شهر راونا کشف شده.
شهر «راونا» که در اصل پايگاه نيروي دريايي در ساحل درياي آدرياتيک بود از سال 402 ميلادي پايتخت روم غربي، و
پس از آن در پايان همان قرن مقر فرمانروايي ئتئدئريک پادشاه استرو گوتها شد،
که همه چيز را به سبک و سياق هنري کنستانتيوپل ميپسنديد، و
به همين علت در زمان ژوستي نيانوس شهر رونا به صورت پايگاه عمدهاي براي گسترش و نفوذ سلطه بيزانس بر ايتاليا تبديل گرديد.
در اوايل قرن 6 ميلادي کليساي «سان ويتا له» با پلان 8 ضلعي،
گنبدي روي آن و پنجرههاي وسيع روي بنا ساخته شد و
خصوصيات معماري بيزانسي را در روم غربي دارا بود. از زمان «ژوستي نين» کليساهاي گنبد دار با نقشه? مرکزي رواج يافت.
کليساهاي بيزانس تا پيش از دوره بيزانس پسين به 3 گروه عمده تقسيم شده است:
پلان باسيليکايي که شباهتي زياد به باسيليکاي رومي دارد. باسيليکا نوعاً تالاري طويل با سقف چوبي بودکه ورودي بناي آن در يکي از اضلاع بلند آن قرار ميگرفت و در انتهاي آن دو شاهنشين به صورت قرينه ساخته ميشدند.
محور طولي که مدخل ورودي را به محراب کليسا متصل ميکند با يک يا دو رديف دالان سر پوشيده? فرعي فرا گرفته شده است و معمولاً قسمت فوقاني همين محور به اتاقها و دهليزهايي منتهي ميگردد.
تفاوت اصلي اين پلان با «باسيليکا» وجود محور عرضي ثانوي است که عمود بر محور طولي ميباشد.
پلان مرکزي از پلانهاي بارز و مشخص بيزانس ميباشد که تاکيد بر نقطه مرکزي دارد،
اگرچه منشاء آن را ميتوان در روم ديد، ليک اين سبک در اين دوره به مرحله تکامل رسيده است.
محراب به عنوان قطب نما با تمام شکوه و زيبايي، روي به فضايي مرکزي دارد و مومنان را در مقابل خود مي ايستاند از نمونه بارز اين کليساها:
کليساي «سان ويتاله» در راونا، «سن گويگوري» و «سانتا سر جيوس» و «با» در استانبول.
بناهاي مذهبي که ميتوان آنها را جزو اين گروه قرار داد عموماً ويژگيهاي نخستين خود را از دست دادهاند.
اين طرح نشان بر وجود کارآيي دو محور اصلي عمود بر يکديگر (يکي طولي و تعيين کننده و ديگري عرضي و فرعي) نيست،
اين گروه ترکيبي از دو پلان محوري و مرکزي است.
از جمله کليساي معروف با اين سبک «ايا صوفيه» در شهر «استانبول» ميباشد که در حقيقت يکي از شاهکارهاي معماري بيزانس است.
کليساي اياصوفيه با سبک ترکيبي پلان محوري و مرکزي در زمان فرمانروايي ژوستي نين در
استانبول بين سالهاي 537-532 ميلادي يعني نيمه اول قرن ششم بنا گرديد.
کليساي اوليه در شورش سال 532 که
نيمي از ساختمانهاي شهر قسطنطنيه نيز نابود گرديد، ويران شد.
بلافاصله يوستينيانوس به معماران دستور داد که آن را با طرحي با شکوهتر دوباره بر پا سازند.
اين کليسا با سرعتي فوقالعاده در عرض پنج سال ساخته شد.
نام ديگر آن «هاگيا صوفيا» يا «حکمت مقدس» ميباشد.
معماران برجسته آن «آنتيموس ترالسي» و «اسيدروس ميلو توسي» ميباشند.
ابعاد آن 91 × 72 مترمربع و قطر گنبدش 31 متر و ارتفاع آن از سطح زمين 56 متر ميباشد.
پس از پيروزيهاي عثماني در نيمه قرن 5 ميلادي چهار مناره رفيع و پشت بند عظيم به آن اضافه شد و
آنرا تبديل به مساجد گرداند که در قرن 20ميلادي تبديل به موزه گرديد.
دو طرف گنبد داراي دو نيم گنبداست که فضاي مربعي زيرصحن را به حالت بيضي در آورده است.
گنبد روي چهارتاق قوس متصل به چهار جرز در 4 گوشه مربع مرکزي متصل شده و
بار سقف را به زمين منتقل ميکند و ديوارهاي زير تاقها حمال بار و وزن بنا نميباشند.
چهل پنجره زير گنبد، نوري فراوان و زيبا به داخل فضا بخشيده است.
از آنجا که مردم در دوران بيزانس توجهي چندان به کاخها نداشتند
بيشتر آثار معماري اين دوره را کليساها و بناهاي مذهبي تشکيل دادهاند.
درباره این سایت